17سنىاند؛ اما ناصبى نيستند اين جور حرف زدند، اين جور اقدام كردند، اين جور كار كردند. نقطۀ مقابلش هم هست: يك عده بلند شوند بروند قم، لابلاى كتابهاى شعيه را نگاه كنند، ببينيد آقا! اين كتابهاى شيعه است. يا يك گويندۀ نادان، غافل يا مغرضى روى منبر نسبت به مقدّسات اهلسنّت حرف مهمل و بدى بزند؛ اين را نوار كنند، سى دى كنند، بروند اينجا و آنجا پخش كنند، بگويند ببينيد آقا! اين شيعه است. اين را به او بدبين كنند، او را به اين بدبين كنند. اين معنايش چيست؟ وَ تَذْهَبَ رِيحُكُمْ يعنى وقتى اختلاف پيدا شد، وقتى تفرقه پيدا شد، وقتى نسبت به هم سوء ظن وجود داشت، وقتى يكديگر را خائن دانستيم، طبيعى است كه با هم همكارى نخواهيم كرد. همكارى هم اگر بكنيم، با هم صميمى نخواهيم بود. اين همان چيزى است كه دشمن دنبال اوست. هم عالم شيعه، هم عالم سنّى، بايد اين را بفهمند؛ اين را درك كنند. بديهى است دو تا مذهب در برخى از اصول، در برخى از فروع با هم اختلاف دارند؛ البته در بسيارى هم با هم اتحاد دارند. اما اختلاف به معناى دشمنى نيست. فتاواى فقهاى شيعه در مواردى صد و هشتاد درجه با هم اختلاف دارد. فتاواى ائمۀ اهلسنّت در مواردى بسيار با همديگر اختلاف دارد؛ اما لزومى ندارد وقتى اختلاف دارد، انسان به همديگر