121مىكردند. اما در شهر محل دانشگاه ما كه شهرى بزرگتر بود، بيشتر مردم حجاب را مىشناختند و زنان زيادى را با پوشش حجاب اسلامى در سرتاسر شهر مىديدند. زمستان بود كه شروع به پوشيدن حجاب كردم. از همين رو، تا فرارسيدن تابستان خيلى مشكل نداشتم. در طول زمستان روسرى به سر داشتم و در جمع مردم نيز حاضر مىشدم. استوار و ثابت قدم ماندم. اسلام را نمىشود با چيزى ديگر قاطى كرد يا بگويى وقتى در آمريكايى، مثل آمريكايىها باش! به چيزى كه به آن اعتقاد دارى و مىپندارى درست است، بايد عمل كنى؛ حتى اگر تمامى مردم، اعم از مسلمان يا غير مسلمان، جور ديگرى عمل كنند. 1
خانم ديگرى نيز مىگويد:
انجام فرايض مذهبى برايم آسان بود. در پذيرش و انجام عباداتى چون نماز، روزه و همچنين كنار گذاردن مشروبات الكلى، نه تنها مشكلى نداشتم، بلكه از منافع آن نيز بهرهمند شدم. مشكلترين نبرد من، پوشاندن سرم با روسرى بود. هر چند هيچكس نمىتواند بفهمد، من پوشش اسلامى را به دليل وقار آن پذيرفتم. 2
حجاب و تحول فكرى زنان غربى
حجاب، يك پوشش ساده يا يك مد لباس نيست كه زن آن را برمىگزيند، بلكه نشانهاى از يك تحول و تغيير اساسى در فكر و روح