522. شيخ محمد حسين آل كاشف الغطا، در كتاب «أصل الشيعة و أصولها» نام شمارى از صحابه را نقل كرده است كه در دوران زندگى و نيز پس از شهادت على(ع) شيعۀ آن حضرت بودند. احمد امين (نويسندۀ مصرى) مىگويد: «در حقيقت تشيع پناهگاهى بود كه همۀ كسانى كه كمر به نابودى اسلام بسته بودند، به آنجا روى مىآوردند».
كاشف الغطا در پاسخ وى مىگويد:
ما نمىخواهيم آبهاى زلال صفا و صميميت، كدر شده و آتش كينه شعلهور شود. ما نمىخواهيم مصداق اين ضربالمثل باشيم كه مىگويد: «رطب خورده منع رطب كى كند»؛ وگرنه مىگفتيم كه چه كسى مىخواست با كلنگ الحاد و زندقه، پايههاى اسلام را ويران كند. چه كسى مىكوشد تا با اسباب تفرقه، وحدت مسلمان را از ميان ببرد. ولى مىخواهيم از اين نويسنده بپرسيم: كدام طبقه از طبقات شيعه درصدد نابودى پايههاى اسلام بود؟ طبقۀ نخست؟ يعنى بزرگان صحابۀ پيامبر(ص) و نيكانى چون سلمان محمدى (فارسى)، ابوذر، مقداد، عمار، خزيمه ذوالشهادتين، ابن التيهان، حذيفة بن اليمان، زبير، فضل بن عباس، و برادر دانشمندش عبدالله، هاشم مرقال، ابوايوب انصارى، ابان و برادرش سعيد بن عاص، ابى بن كعب (بزرگ قاريان) و انس بن حرث بن نبيه كه وقتى از پيامبر(ص) شنيد كه فرمود: «فرزندم حسين در سرزمينى به نام كربلا كشته مىشود، هركس از شما كه روزگار او را درك كرد، بايد يارىاش دهد»، پس به كربلا رفت و همراه حسين كشته شد؟! به كتابهاى «الإصابه» و «الاستيعاب»، يعنى دو كتاب موثق اهلسنت در زندگىنامۀ صحابه مراجعه كنيد كه