36در پاسخ اين گروه بايد بگوييم: اگر پيامبر(ص) چنين چيزى را مىخواسته و در مقام مدح آنان نبوده است، پس چرا به اين موضوع خبر داده است؟ ديگر اينكه چگونه مىتوان گفت كه اين احاديث براى مدح وارد نشده است؟! درحالىكه ويژگىهاى ذكر شده، صراحت در مدح دارد؛ مانند اينكه مىفرمايد: «اين دين پيوسته عزتمند و قدرتمند خواهد بود». يا اينكه «كار امت من نيك است». جاى تعجّب است كه آنان، نخستين خليفۀ بنىاميه را يزيد بن معاويه قرار مىدهند، به اين دليل كه سلطنت او استقرار يافت؛ اما چه استقرارى؟! مردم عراق در سال نخست سلطنت و مردم مدينه در سال دوم بر او شوريدند و سرتاسر روزگار وى پر از جنگهاى خونين، قتل و غارت و نابودى بود. پس هركس اندكى شرافت و ايمان داشته باشد، اين سخن را نمىپذيرد.
2. «مقصود از اينكه دوازده خليفه با اين ويژگى حكومت خواهند كرد، پس از وفات مهدى است». 1 اين تأويل از شگفتترين تفاسير در اين زمينه است؛ زيرا اخبار وارده حاكى از آن است كه خلافت آنان (ائمه اطهار:) به روزگار پيامبر(ص) متصل است. ازاينرو وقتى در ذهن مردم اين سئوال مطرح شد، از عبدالله بن مسعود دربارۀ شمار كسانى كه زمام امور امت را به دست خواهند گرفت پرسيدند.
3. ابن حجر در فتح البارى از قاضىعياض نقل كرده است: