108
أسفوا على أن لا يكونوا شاركوا
فى قتله فتتبّعوه رميما 1
به خدا سوگند اگر بنىاميه فرزند پسر دختر پيامبرشان را مظلومانه كشتند؛ فرزندان پدرش نيز كارى همانند آن را انجام دادند؛ به جانت سوگند كه اين قبر اوست كه ويران شده است، آنهايى كه نتوانستند در قتل او شركت كنند، تأسف خوردند و به دنبال استخوانهاى او بودند.
از مطالب گفته شده دو نكته حاصل مىشود:
نكته اول: خاستگاه تشيع، ايران نيست. بلكه زادگاه و سرچشمهاش حجاز است؛ چون اعراب مدت بسيار زيادى بود كه آن را پذيرفته بودند. درحالىكه هيچ كس از ايرانيان مگر سلمان محمدى به اين آيين در نيامده بود. وقتى اسلام ميان ايرانيان وارد شد، آنان نيز همچون ديگر ملتها به مذاهب گوناگون گرويدند و مدت زيادى را به همين شكل باقى ماندند تا آنكه بازگشت به تشيع شدت گرفت؛ بهطورى كه گروندگان به اين مذهب در روزگار برخى از پادشاهان مغول و عصر صفوى (905ه .ق) فزونى گرفت.
نكته دوم: منحصر بودن امامت به على(ع) و فرزندان ايشان امرى عارضى بر تشيع نيست. بلكه گوهر و حقيقت تشيع را تشكيل مىدهد كه اگر جز اين بود، تشيع روح و جوهرش را از دست مىداد. دوستى خاندان محمد(ص) و برترى دادن على(ع) بر ديگر خلفا، اصل و جوهر اين