27اين راه و روش اماميه، نزد كسانى كه با كتابهاى كلامى ايشان آشنا هستند، روشن است و هركس خواهان آگاهىيافتن بر حقيقت راه و روش شيعۀ اماميه در اصول دين است، مىتواند به اين كتابها مراجعه كند؛ مانند: «الاقتصاد فيما يتعلق بالاعتقاد» از شيخ محمد بن حسن طوسى؛ «كشف المراد»، «نهج المسترشدين»، «الباب الحادىعشر»، «نهجالحق و كشف الصدق» و «كشف اليقين» كه همگى از آثار علامه حلى است. همچنين كتاب «الغدير» تأليف شيخ عبدالحسين امينى و كتاب «المراجعات» سيدعبدالحسين شرفالدين عاملى و... كه تعداد اين كتابها بسيار زياد است.
با وجود فراوانى چنين حقايقى در كتابها و سخنان علما و پرچمداران جهان تشيع، ابوبكر جزايرى براى اثبات ادعاهاى خود هيچ سخنى از آنان نقل نكرده است. وى همچنين در پى اثبات اين نبوده كه آيا حقايقى كه ادعا كرده است، همگى از احاديث صحيح شيعه برگرفته شدهاند و همان احاديثى هستند كه شيعيان به مضامين آنها اعتقاد داشته و آنها را پايه و اساس مذهب تشيع مىدانند يا خير!
دليل روىنياوردن ابوبكر جزايرى به كلمات علماى شيعه نيز اين است كه آنها در كتابهاى خود گفتهاند، كتاب كافى داراى احاديث ضعيفى نيز هست كه عمل طبق آنها جايز نيست و در فروع و اصول دين نمىشود به آنها استدلال كرد و نيز تصريح كردهاند كه براى شيعهبودن، لازم نيست انسان به تمام جزئيات مباحث توحيد، نبوت، امامت و مانند اينها اعتقاد پيدا كند. بلكه آنچه لازم است اعتقاد به كليات و اساس مذهب تشيع است؛ چنانكه شرح آن گذشت.
عجيب آنكه جزايرى احاديث ضعيفى را كه به خيالش شيعه معتقد به مضامين آنهاست، انتخاب كرده و پنداشته كه با اين احاديث به حقايق استوار و محكمى رسيده است كه پايه و اساس مذهب تشيع را تشكيل مىدهند؛ با اينكه آن احاديث، علاوه بر ضعف سند، از جهت معنا نيز بر آنچه او مىگويد، دلالت نمىكنند.
علاوه بر اين، وى، چنانكه در «كشف حقيقت هفتم» روشن خواهد شد، بعضى از