20باشد جزء شعائر است... و شعار قوم در جنگ، علامت آنان است تا برخى، برخى ديگر را بشناسند... «واشعرته فشعر» يعنى او را فهماندم، او نيز فهميد. 1
3. فيروزآبادى مىگويد: «اشعره الأمر» يعنى امر را به او اعلام كرد... و شعار حجّ عبارت است از مناسك و علامات حجّ... 2
4. ابن فارس مىگويد: «اشعار به معناى اعلام از طريق حسّ است. و مشاعر به معناى معالم و مفرد آن مشعر است، به معناى مواضعى كه توسط علاماتى معلوم شده است». 3
5. قرطبى مىگويد:
هر چيزى كه براى خداوند متعال است و در آن امرى است كه نشانگر اعلام و اشعار مىباشد به آن شعار يا شعائر مىگويند. و شعار يعنى علامت و «اشعرت» يعنى اعلام كردم، و «شعيره» به معناى علامت و شعائر خدا به معناى عَلَمهاى دين خداست. 4
از مجموع اين توضيحات استفاده مىشود كه لفظ «شعائر» هم در موارد اعلام حسّى به كار مىرود كه در آن جنبه اعلامى است، و هم مطابق استعمال قرآنى در جنبه اعلام دينى و نشر دين و گسترش نور خداوند به كار مىرود.
در اين كلمه جنبه ديگرى نيز وجود دارد كه همان بُعد بزرگنمايى و