42كتاب به دست مىآيد آن را در پاسخ نامه ابن سحيم نوشته كه به علماى بلاد اسلامى فرستاده و مردم را از خطر دعوت محمد بن عبدالوهاب برحذر داشته است. او دو بار به «قبانى» نامه نوشته و از او درخواست تأليف كتابى بر ضد محمد بن عبدالوهاب كرده است، و او اين كتاب را نوشته است. 1
قبانى خطاب به محمد بن عبدالوهاب مىگويد:
هل اخذته من بقايا صحف مسيلمة بن الكذّاب عندكم فى نواحى اليمامة؟. 2
آيا آن را از بقاياى نوشتههاى مسيلمة بن كذّاب كه نزد شما در نواحى يمامه بوده برداشتهاى؟
و نيز مىگويد:
أترى انّ كل هؤلاء العلماء الذين هم ورثة الأنبياء ضلّوا و اضلّوا من نحو ستمائة سنة الى ان بعث الله متنبئ العيينة داعياً الى دين الإسلام. 3
آيا نظرت اين است كه تمام آن عالمان كه وارث پيامبرانند حدود ششصد سال گمراه بوده و مردم را گمراه كردهاند تا اينكه خداوند پيامبرِ عيينه -يعنى محمد بن عبدالوهاب- را به جهت دعوت به دين اسلام فرستاد.
او در آن كتاب كه در پاسخ نامه ابن سحيم نوشته مىگويد:
اقول فعله هذا جرأة منه على جناب رسول الله (ص) و عدم تعظيمه و اكرام مقامه و عدم مبالاة بالدين؛ اذ اقدم على احراق كتاب موضوع فى فضل الصلاة عليه (ص) و فى كيفية الصلاة عليه... 4