137...و غرض از تأليف اين كتاب غير از بيان صواب در احاديث به نظر من اين است كه بگوييم اختلاف در مسأله توسل اختلاف در فروع است و مثل آن نبايد باعث شود تا برادرى به برادرش پرخاش كرده و يا به او عيب بگيرد، و ديگر اينكه بگويم كسانى كه قائل به توسل به اوليا و انبيا هستند متمسك به ادله ثابتى هستند همچون كوههاى سر به فلك كشيده، كه ردّ آنها تنها از كسانى صادر مىشود كه اهل عناد و ستيزاند، پس اگر قانع نشدى سكوت كن و اهل سلم باش و پرخاشگرى مكن. چرا كه اختلاف در فروع نبايد باعث افراطگرى و تندروى گردد. خداوند ما را در سلك كسانى قرار دهد كه راه مستقيم را مىپيمايند.
او همچنين مىگويد:
واما المقصود فى مسألة الزيارة فهو اثبات اطباق علماء الامة على استحباب او وجوب زيارة المصطفى (ص) ؛ بشدّ رحل او بدونه، و انّ من قال بتحريم الزيارة المستوجبة لشدّ الرحل قد ابتدع و خالف النصوص الصريحة و اطباق فقهاء مذهبه، فضلا عن المذاهب الأخرى. فاولى باولى النهى ترك الشاذ من القول و التسليم بالمعروف المشهور الذى اطبقت الأمة على العمل به، والله المستعان. 1
و اما مقصود در مسأله زيارت، اثبات اتفاق علماى امت بر استحباب يا وجوب زيارت پيامبر (ص) است؛ چه با بار سفر بستن باشد يا بدون آن، و ديگر اينكه هركس قايل به تحريم زيارتى شود كه همراه