74اگر آن را به كسى گفته بودم، مسلماً، به تو مىگفتم. همانا تو از من چيزى را سؤال كردى كه اگر بنىفاطمه او را بشناسند، حرص ورزند كه او را قطعه قطعه كنند.
بر پايه اين روايت اگر زيان و آسيبى به آن حضرت نرسد دانستن و نقل نامش مشكلى ندارد.
خود حضرت مهدى(عج) در توقيعى نوشته است:
... فَإِنَّهُمْ إِنْ وَقَفُوا عَلَى الاسْمِ أَذَاعُوهُ وَ إِنْ وَقَفُوا عَلَى الْمَكَانِ دَلُّوا عَلَيْه. 1
آنان اگر اسم را بدانند، آن را رايج ساخته و اگر بر مكان آگاهى يابند، آن را نشان خواهند داد.
«شيخ حر عاملى» ذيل اين روايت نوشته است: «اين دلالت ميكند بر اينكه نهى اختصاص به ترس و ترتب مفسده دارد». 2
بنابراين، منع از ذكر نام آن حضرت بر پايه ترس و تقيه استوار است و با نبود آن، حرمت نام بردن نيز از ميان خواهد رفت.
مقصود امامصادق(ع) در اين حديث كه «كسى جز كافران نام او را نميبرد»، اين است كه هركس در آن اوضاع ويژه كه حكومت عباسى به دنبال او بود، نام ايشان را ببرد، به آن حضرت آسيب خواهد رساند.
البته در برخى روايات، به نام آن حضرت تصريح شده است:
الف) «شيخ صدوق» در «كمال الدين و تمام النعمة» از حضرت على(ع)، چنين نقل كرده است: پيامبر(ص)، نام امامان را بعد از حضرت على يكى پس از ديگرى براى آن حضرت برشمرد تا اينكه فرمود: