18امّا مأمون به دنبال همان سياستى كه نسبت به امامرضا(ع) پىگرفته بود، براى اثبات برترى علمى امام جواد(ع)، مجلس باشكوهى از بزرگان و دانشمندان ترتيب داده و از مطرحترين دانشمند دربار خويش، «يحيى بن اكثم» خواست امام را بيازمايد. او نيز مسئلهاى فقهى پيرامون شخص مُحرِمى كه در حال احرام مرتكب صيد شده است، پرسيد و حكم آن را از امام كه در سنين كودكى بود جويا شد. امام جواد(ع) نيز با بيان شقوق مختلفى كه ابن اكثم از اصل آنها غافل بود، همگان را متحير كرد و آنگاه كه نوبت به وى رسيد تا از ابن اكثم پرسشى بكند، يك مطلب فقهى بسيار ظريف، دقيق و لطيف را درباره مرد و زنى كه در يك روز چند بار به هم حرام و سپس حلال مىشوند، بيان كرد كه حاضرين تا آن هنگام مانند آن را نشنيده بودند. 1
پس از اين ماجرا، مأمون كه سرشكستگى اعوان و انصارش را مىديد، از امام خواست طى خطبهاى، امالفضل را به عقد خويش درآورد. بىترديد هدف