65براى روشنشدن پاسخ اين دسته از روايات، ناگزير بايد ديد مقصود از مفاهيم «تنزيل و تأويل و قرائت» در اين روايات چيست؛ زيرا ما امروز از اين عبارات معنايى را مىفهميم كه ما را به قراردادن اين روايات در دايره روايات دلالتكننده بر تحريف، وادار مىكند. در صورتىكه اين عبارات در عصر صدورشان نه تنها از اين معانى جديد، دور، بلكه با آنها بيگانه بوده است.
بيشتر عبارات و تعابير بهكاررفته در روايات صدر اول [اسلام]، اين چنين بوده است: «كنّا نقرأ كذا»، «تنزيله كذا»، «هكذا نزلت» و «تأويله كذا». پس مقصود از اين عبارات و اصطلاحات چيست؟
قرائت
برخى از بزرگان معاصر در مورد اين اصطلاح و تحول تاريخى اين عبارت بيانى دارند كه خلاصهاش اين است:
«معناى إقراء در دوران رسول خدا(ص) تا سالهايى پس از آن حضرت، آموزش تلاوت عبارت، همراه با آموزش معناى [اصطلاحى] آن بود، و «مُقرئ» كسى بود كه تلاوت عبارات قرآن را همراه با آموختن معناى آن آموزش مىداد... . ولى پس از رواج آموزش قرآن، «إقراء» در يكى از آن دو معنا به كار مىرفت كه همان آموزش معناى آيات نيازمندِ تفسير بود و آنچه بخارى آن را در كتاب صحيحش، از ابنعباس نقل كرده به همين معناست؛ آنجا كه ابنعباس مىگويد:
كنت اقرأ رجالاً من المهاجرين منهم عبدالرحمن بن عوف... 1