38خود به عهده گرفت و فرمود: إِنّٰا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنّٰا لَهُ لَحٰافِظُونَ . 1
بر اين استدلال اشكالاتى وارد شده است:
نخستين اشكال
دليلى ندارد كه مقصود از حفظ در آيه، نگاهدارى از دستاندازى و تغيير و تبديل باشد. بلكه دو احتمال در آن وجود دارد:
الف) منظور از حفظ، علم و آگاهى است. در نتيجه، معناى اينكه خداوند در قرآن كريم مىفرمايد: «ما بهيقين نگاهدار آنيم»؛ يعنى از آن آگاهيم. ازاينرو، در آن هيچگونه دلالتى بر تحريف نشدن وجود ندارد و بر همين اساس به موضوع تحريف نپرداخته است. اين احتمال را «محقق قمى» رحمه الله در كتاب «قوانين» يادآور شده است.
ب) اگر به فرض، مقصود از حفظ، نگاهدارى باشد، احتمال دارد كه منظور، نگاهدارى از امكان خدشه در امورى باشد كه معانى بلند و مطالب ارزشمند و آموزههاى پر اهميتى را شامل مىشود.
پاسخ به احتمال «محقق قمى» اين است كه روشن است لفظ حفظ در لغت و عرف، به معناى علم و آگاهى نيست، بلكه مقصود از آن صيانت است و ارتباطى با علم به معناى ادراك و اطلاع ندارد. اين احتمال زمانى استدلال ما را خدشهدار مىكند كه عقلايى باشد و با ظهور معنا در لفظ منافات داشته باشد و روشن است كه اين احتمال در اينجا هيچ جايگاهى ندارد.