42نشان دادند كه اينها كسانى هستند كه تركمن آنها را كشته و انداخته و رفته، بعد ورثهشان آمدهاند دفنشان كردهاند».
و در جاى ديگر مىنويسد:«نزديك غروب رفتيم منزل حاجى فرجالله كه رييس و بزرگ آن آبادى است. آدم خوبى است، ظاهر الصلاح است. اگر چه در لباس ديوان است، اما مواظب مسجد و نماز است، و همچنين پسرهايش بلكه نوع اهل دستگرد، ميل به نماز و مسجد و موعظه و روضه زياد دارند. نماز را در منزل حاجى فرجالله به جماعت كرديم. خودش و پسرهاش هم اقتدا كردند. بعد از نماز نشستيم غليانى كشيديم. در صورت حاجى فرج، اثرى بود. گفت اثر زخمى است كه تركمنها زدهاند. در يك سفرى ما چند نفر بوديم. همه تفنگ بسته و با اسلحه و استعداد. ريختند برسر ما. دست در آورديم و با آنها جنگ كرديم. آخر ما را گرفتند و خودمان را و مالمان را بردند. بعد مرا از آنها به صد و پنجاه تومان خريدند. آمدم به ولايت خودمان، خيلى از تعديّات و دستبردهاى آنها در سابق ايّام صحبت كرد».
در وقت عبور از قوچان به سمت مرز ايران نيز در باره روستايى مىنويسد: «به آبادىاى رسيديم. برجى بالاى كوه داشت. گفتند برج حسن خان است كه به جهت دفع تركمن اوقاتى كه تركمن از اينجا عبور مىكرده و دست برد كرده، ساختهاند».
در باره روستاى در آباد نيز مىگويد: «درآباد، مردمان دلير رشيدى دارد، مثل اناركىها مىمانند، كُردند، بلكه اهل قوچان و دهاتش همه كُردند؛ جلو تركمن را اينها داشتهاند. مكرر جنگ با آنها كردهاند و آنها را از قرار گفته خودشان، چاپيدهاند و اسير كردهاند و كشتهاند و سرهاى آنها را به طهران فرستادهاند».
آگاهىهاى اقتصادى
در بيشتر سفرنامههاى حج اين دوره، آگاهىهاى مختلفى در باره وضعيت اجتماعى، اقتصادى، مشاغل، اوزان و مقادير به ويژه در باره انواع پولها و تبادل آنها، قيمت اجناس و مسائل ديگرى كه مسافر روزانه با آن درگير بوده آمده است. در اين سفرنامه هم در اين زمينه اطلاعات باارزشى وجود دارد كه اگر يكجا جمع و بررسى