66پس از نقل سخن سمهودى از علماى اهل سنت در وفاء الوفاء كه همانند سخن علامه حلى است، چنين آورده است كه اين نظر در غايت استوارى و نهايت متانت است؛ چرا كه محراب پيامبر از آن جهتى كه ايشان قرار داده بود عوض نشده است و هيچگونه دگرگونى در آن راه نيافته است. آنگاه اشكال علامۀ مجلسى را اين گونه پاسخ داده است: قول ايشان مبتنى بر ارصاد و آلاتى است كه بر طبق نظر پيشينيان وضع شده است و بر آشناى به فن پوشيده نيست كه براى قدما در تعيين طول و عرض بلاد حبط عظيم و اشتباه بزرگ واقع شده است؛ ولى علامه بيرونى، طول و عرض مكه و مدينه را دقيق به دست آورده است و بر طبق آن مكه و مدينه در تحت يك دايره از نصف النهار قرار مىگيرد و تفاوت چيزى كمتر از ربع درجه است و آنچه كه بيرونى به دست آورده است قول حقى است كه خدشهناپذير است و نظر متاخران از اروپاييان نيز با آن مطابقت دارد، و احتمال تحريف قبله از ناحيۀ سلاطين جور در غايت ضعف است، و صواب آن است كه بايد محراب پيامبر را اصل قرار داد، و ساير قواعد هيئت و آلات و رصديه و غير آن را با آن سنجيد، نه آنكه برعكس عمل شود و در صورت يافتن اختلاف، اشكال در كار آنها و وسايل ايشان است نه در فعل پيامبر(ص)؛ پس معلوم مىشود كه قبلۀ مدينه معجزۀ فعلى باقى پيامبر(ص) است كه عقلها را حيران مىسازد؛ چون پيامبر(ص) در عصرى بود كه در حجاز اثرى از زيج و رصد نبود و كسى نيز نگفته است كه پيامبر سمت قبلۀ مدينه را به واسطه استفاده از آلات نجومى به دست آورده باشد. 1