41بيايد كه اصولاً چرا اين پرسش دربارۀ حجر اسماعيل مطرح مىشود؟ و از آنجا كه حجر جزء مسجدالحرام است، اگر نگوييم كه دليل ويژگى خاص خود داراى استحباب فوقالعاده است، لااقل به اعتبار جزئيت براى مسجدالحرام در قسم اول اين تقسيم قرار دارد؛ پس شكى در جواز و بلكه در استحباب آن نبايد كرد؟!
اما ريشۀ مطلب در جاى ديگر نهفته است و آن اين است كه اختلاف است كه آيا حجر اسماعيل جزء كعبه بوده است يا نه؟ و پس از اين پرسش، پرسش ديگرى مطرح است كه آيا نمازهاى واجب را، كه قدر مسلّمِ مورد نزاع است، مىتوان درون كعبه خواند يا نه؟
پس از روشن ساختن مورد سخن و ربط آن به مسئلۀ مورد بحث، لازم است هر دو مسئله را بررسى كنيم.
الف. آيا حجر اسماعيل جزء كعبه بوده است؟
روايات متعددى اين مسئله را نفى مىكند:
معاوية بن عمار مىگويد: از امام صادق(ع) پرسيدم: آيا حجر جزء كعبه است؟ و آيا قسمتى از آن جزء كعبه است؟ حضرت فرمود: خير، حتى به اندازه سر ناخن چنين نيست، ولى اسماعيل مادرِ خود را در آن دفن كرد و دوست نداشت كه زير پاى قرار گيرد و بنابراين اطراف آن را سنگچين كرد، و در آن