41نيافتند؛ مانند: بيع و شراء ، كه به همان معناى خريد و فروش باقى ماند و هيچگونه تغييرى در معناى آن به وجود نيامد.
بنابراين، واژههايىكه بدون تغيير باقى ماندهاند، هرگاه در قرآن و اخبار ديده شوند و معلوم نباشد كه معناى خاصى از آنها اراده شده يا نه، حتماً بايد بر همان معانى حقيقى و لغوى خودشان حمل شوند. اما كلماتى كه تغيير يافته و داراى معناى جديدى هستند، اگر معانى شرعى آنها مشخص باشد، بايد به همان معانى شرعى حمل گردند و اگر معانى شرعى آنها نامشخص باشد، در اين صورت اينگونه كلمات مجمل به حساب مىآيند و تا شرح و تفصيلى برايشان در دست نباشد، نامفهوم و بىاعتبار هستند و نمىشود در احتجاجات و صدور احكام به آنها تمسّك كرد. همچنين اگر معلوم باشد كه به نحو مجاز در معانى خاصى استعمال شدهاند ولى بيانى توضيحى برايشان يافت نشود، در اين صورت نيز جزو الفاظ مجمل به شمار مىآيند كه محتاج به بيان و شرح دارد.
با توجه به مقدمهاى كه آورديم، «عبادت» به معناى لغوى، كه مطلق ذلّ و خضوع و اطاعت است، به هيچ وجه موجب شرك و كفر نمىشود و گرنه بايد از زمان حضرت آدم تا اين زمان، تمام افراد بشر كافر شده باشند؛ زيرا فردى يافت نمىشود كه عبادت به معناى اطاعت و خضوع در برابر كسى نكرده باشد. بنابراين، اگر مطلق اطاعت از غير و