12و از هيچ كس حتى يك كلمه هم بر خلاف آن شنيده نمىشد تا اينكه ابن تيميۀ حرّانىِ گمنام اين سنت سنيّه و بسيار عالى و باشكوه خدايى را، كه هرگز تغييرپذير نيست، منكر شد و شروع به هذيانگويى و مزخرفبافىهايى دربارۀ آن نمود كه از حدّ ادب و نزاكت خارج و از ادب علم و كتابت و عفت بيگانه است.
وى با اين هتاكىها و بدزبانىهايى كه داشت، به مقام شامخ پيامبر گرامى اسلام نيز توهين و جسارت كرد.
او گفت: «زيارت پيامبر صلى الله عليه و آله حرام و بدعت است، مسافرت كردن به اين منظور سفر معصيت و موجب قصر نماز نخواهد شد.»
وقتى كه اين سخن را گفت بسيارى از بزرگان و عالمان آن زمان، عقيدۀ فاسد او را بر ملا و آشكار كردند و بر ردّ مزخرفاتش كتابها نوشتند. عدهاى با نوشتن كتابهاى ارزشمند، هرزهگويىها و ياوهسرايىهايش را هيچ و پوچ دانسته، عيبها و اشكالاتش را برشمردند، تا همۀ كسانى كه در صدد تحقيق هستند، بدعتها و گمراهىهايش را به راحتى تشخيص دهند. به عنوان نمونه، مىتوان از موارد زير ياد كرد:
1 . كشف السقام فى زيارة خيرالأنام، تقىالدين سبكى.
2 . الدّرة المضيّة فى الرد على ابن تيميه، تقىالدين سبكى.