47
2. پيدايش مكتب اهل حديث و اهل رأى در ميان عامه
بر اساس بينش عامه كه صحابه را مرجع علمى پاسخگويى به نيازهاى فقهى مىشمردند، پس از ارتحال نبى اعظم صلى الله عليه و آله و سلم صحابه در مناطق مختلف بلاد اسلامى پراكنده شدند و مرجعيّت مردم را به دست گرفتند، ليكن آنان در آنچه از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم نقل مىكردند متفاوت بودند و همۀ آنها به طور يكسان محضر آن حضرت را درك نكرده و از گفتار و كردار و سيرۀ ايشان مطلع نبودند. از اين جهت هر يك از آنها بر حسب درك و فهم خود و به اندازهاى كه توانسته بودند با پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم نشست و برخاست داشته باشند، از شريعت بهره گرفته و احكام فقهى را به دست آورده بودند؛ لذا در مقام پاسخگويى به استفتائات و پرسشهاى مردم، ميان آنها تفاوت ديدگاه زيادى پديد آمد و بدينصورت، هنوز قرن اول اسلامى به پايان نرسيده بود كه دو مكتب فقهى در ميان مذهب عامه رايج گرديد:
الف) مكتب اهل حديث
مكتب اهل حديث در حجاز و به ويژه در مدينه پديد آمد. پرچمداران اين مكتب، هفت فقيه معروف، همچون سعيد بنمسيب(م 942)، عروة بن زبير(م 94)، قاسم بن محمد(م 106) بودند كه سعيد بن مسيب را بايد از برجستهترين آنان شمرد. اگرچه گفته شده، پيش از اين هفت نفر؛ عباس، زبير، عبداللّٰه بن عمر، از پرچمداران مكتب حديث بودهاند. مكتب اهل حديث، پس از پيدايش، توسط عدهاى از بزرگان؛ مانند مالك، شافعى و احمد بن حنبل حمايت و گسترش يافت. 1شيوه و منهج اصلى مكتب اهل حديث، پذيرش و قبول نص بود. آنها در مسائل فقهى به كتاب خدا و سنت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم رجوع مىكردند و در صورت فقدان نص، به آثار صحابه