37مدينه حرم رسول (ص) در اين هر دو مقيمان آنجا شيعى. در مكه زيدى و در مدينه اثناعشرى. اين مطلب، همان گونه كه در شرح كتاب اسرار الامامه خواهد آمد، در آن جا هم مورد تأكيد قرار گرفته است.
تحفه: 103: در اصفهان ميان من و جمعى شافعى كلام رفت در امامت تا به آخرالامر من گفتم: فرض كرديم كه هر چهار خلفا در اين شهر آمدند در سُكّه و خانهاى و على در اين سكّه است و رسول اينجا برسيد بى حرم. در خانه كدامان نزول كند؟ جمله گفتند در خانه على (ع): من گفتم: الحمد لله كه محبّت و مودّت و موالات خود در خانهاى توديع كرديم كه مبيت و مقيل و مهبط رحال رسول (ص) است و آنان را كه رسول باز پسگذاشت ما نيز باز پس گذاشتيم. جمله حاضران تحسين كردند و گفتند به غايت صواب است.
تحفه: 121: قوله تعالى «إِذٰا جٰاءَ نَصْرُ اللّٰهِ » و قوله «يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللّٰهِ أَفْوٰاجاً» دلالت مىكند كه شيعه بر حق اند، زيرا كه از جمله ملل باطله به اسلام مىروند و از اسلام نقل مىكنند با شيعه، فوج فوج در اين مذهب مىآيند. چنان كه در ايام ما هزار در ملك طبرستان و عراق و نواحى ديگر شيعه شدند و از آنجا با هيچ مذهبى نقل نكردند.
اين مطلب نيز در كامل و اسرار الامامه به دفعات مورد تأكيد قرار گرفته است.
تحفه: 131: هزار ماه كه هشتاد وچهار سال است در شرق و غرب مداومت برلعن على (ع) كردند به حدى كه نام على كودكان نشنيدند و از ياد پيران برفت و لعنت او چون نماز و روزه در دل ايشان شيرين شد و جاى گرفت با وجود اين حال چون آن باطل بود برافتاد و مقام لعنت، صلوات و مناقب و مدايح ايشان و ابتداى كتب به حمد ايشان وختم كتب به ثناى ايشان و اوسط به اسامى ايشان فاش شد و شرق و غرب مالامال شد و به عوض آن كه لعنت مىكردند امروز صلوات مىفرستند و لعنت لاعنان مىكنند... امروز ثلث اسلام بلكه ثلثان اسلام مداح او از ملوك و سلاطين و رؤسا و علما و ضعفا روز به روز زيادت مىشوند و آن طرف ناقص مىگردد.