27مرحوم محمدباقر محمودى منتشر شده كه مربوط به همين مكتب فضائل نويسى اهل بيت (ع) در اصفهان است (تهران، 1406). چهار كتاب عمده كه طبرى از آنها نقل كرده عبارتند از المجتبى، منتهى المطالب، مناقب ابن مردويه و نكت الفصول كه شرح آنها در كتابخانه طبرى خواهد آمد. 
  3. ابتكارهاى فراوان در استدلالها و پاسخ به شبهات متصور در مبحث امامت كه به نظر مى رسد، در ميان نويسندگان متقدم و متأخر كم مانند است، گرچه لزوما نه نيرومند. در اين زمينه بسا بتوان او را در تفريعات فراوانش در گشودن راه براى استدلالهاى كلامى شيعه با شيخ مفيد مقايسه كرد. طبيعى است كه باز هم بايد تأكيد كرد كه اين مقايسه بايد در كميت باشد نه كيفيت. با اين حال، برخى از نكات واقعا ارزشمند است. براى نمونه مى توان به برخى از مباحثى كه در همين مقدمه در معرفى اسرار الامامه آورده ايم مراجعه كرد. 
  4 . استفاده از منابع و آثارى كه دست كم امروزه در دسترس ما نيست. در اين زمينه هم آثار عمادالدين طبرى زبدگى خاصى داشته و هرچند نه در حد ابن طاوس اما به هر روى، از شمارى از آثارى كه اكنون در دسترس ما نيست استفاده كرده است. بايد توجه داشت كه وى در برخى از آثار خود كمتر ارجاع مى دهد كه از آن جمله در مناقب الطاهرين است. 
  به طور كلى بايد گفت تركيبى از ويژگى هاى ياد شده در آثار او، سبب توجه خاص به آنان و بهره گيرى از آن توسط عالمان شيعه در دوره هاى بعد شده است. در اينجا بايد گفت در عين حال كه آثارش قابل استفاده است، اما در پذيرش آنها مى بايست با احتياط رفتار كرد. به خصوص در كامل نوعى اخبار تازه شگفت وجود دارد كه تحقيق جدى ميطلبد. براى نمونه وى براى نخستين بار از دختر كوچك امام حسين (ع) ياد كرده كه در شام با ديدن سر پدر درگذشته است (كامل: 179/2). مطالبى كه وى در قضاياى اسرا بيان كرده براى مرحوم حاج شيخ عباس قمى جالب توجه بوده و وى بخشى از آنها را در فوائد الرضويه: 63-66 ضمن شرح حال عماد طبرى آورده است.