57
هفتاد و دو نور
در كرب وبلا هلال ماتم چو دميد
شد تيرهتر از شام سيه صبح سپيد
گويند كه هفتاد و دو نور آمده بود
هفتاد ستاره يك مه و يك خورشيد
بىكرانهترين آفتاب
اى مبدأ تاريخ پيروزى محرّم
آغاز فرياد ستم سوزى محرّم
اى در حصارت آسمان و هر چه نور است
صدكهكشان دل از زمينت در عبوراست
ديدم تجلّى گر زتو نور خدا را
و زجلوههايت «كُلُّ ارضٍ كربلا» را