45
نه) بُسّاسة
در برخى روايات، يكى از اسامى مكه «بساسه» آمده است. با توجه به اين كه معناى لغوى بسّاسه اخراج كردن و هلاك كردن است، وجه تسميه مكه هم روشن مىشود؛ اگر كسى در مكه ظلمى كند، اين شهر او را اخراج و هلاك مىكند.
ده) امّ رُحْم
بعضى از روايات مشتمل بر تعبير امّرحم است، چنانچه پيشتر اشاره شد. در روايات دو وجه تسميه بيان شده است: يكى اين كه اگر كسى ملازم اين شهر مقدس شد، مورد رحمت الهى قرار مىگيرد و ديگر اين كه اگر در اين شهر به او ظلمى شود، رحمت خدا شامل حال او مىشود. از اين رو شهر مكه نسبت به ظلم حساس است و بىتفاوت نيست، ظالم را هلاك و مظلوم را رحمت مىكند.
از مجموع آيات و احاديث به دست مىآيد كه مكه عناوين و اسامى مختلفى دارد كه در قرآن عبارتند از: مكه، بكه، امالقرىٰ، بلد، بلده، بلد الامين، حرم، قريه خدا، دو قريه، وادٍ غير ذىزرع.
اسامى مكه در روايات بدين شرح است: مكه، بكه، امالقرىٰ، بساسه و امرُحم. پس سه اسم براى مكه در قرآن و روايات مشترك است؛ مكه، بكه و امالقرىٰ. وجوه تسميه و نامگذارى هر يك نيز از نظر خوانندگان گذشت.
همچنين از نظر اهل لغت و نيز در كتابهاى تاريخ، براى اين شهر عظيم و شريف اسامى مختلفى بيان شده به گونهاى كه براى مكه تا سى نام و عنوان ذكر شده است. 1 نظير:
صلاح، معاد، حاطمه، رأس، قادس و كوثىٰ و... . شايد علت نامگذارىها اين باشد كه شهر مكه نزد قبائل مختلف اهميت و جايگاه والايى داشته است؛ از اينرو شهر مكّه نزد هر قبيلهاى اسمى خاص داشته و هر طايفه آن را به نامى، مىخوانده است.