31عمل شده است، اما نهى نكرده و آن را باطل ندانسته اند كه در اين صورت آن را تأييد كردهاند. شناخت دستورهاى خداوند از سيره معصومان كارى كاملاً تخصصى است، زيرا استنباط احكام ازسيره و سنت معصومين دربسيارى موارد چندان روشن نيست. براى آنكه روايات وگزارههاى رسيده در اين خصوص گاه در ظاهر متعارض و متناقض و يا مبهم مىباشند و نمىتوان ملتزم شد كه همه آنها را امام معصوم فرموده و يا انجام دادهاست. پس براى شناخت سيره معصومين به عنوان پيش درآمد بايد اقدامهاى ذيل را انجام داد:
الف: بايد دانست كه امام معصوم اين سخن را فرموده و اين اقدام را انجام داده است يا جاعلان حديث آن را ساخته و روايت كردهاند. علم رجال و تراجم براى همين هدف پديد آمدهاند.
ب: بر فرض كه امام معصوم چنين مطلبى را فرموده و چنين اقدامى را انجام داده، آيا براى بيان حكم خدا بوده است؟
ج: اگر به منظور بيان و انجام حكم خدا بوده است، آيا با موارد ديگر تعارض ندارد؟ شرايط زمان و مكان در آن دخالت نداشته است؟ و آن حكم مدت دار و زمانمند نبوده است؟ علم درايه به بيان همين موضوع مىپردازد.
د:معناى واژگانى كه از معصوم نقل شده و يا شيوه و كار آنها را گزارش كرده، به چه معنا ومفهوم است؟ اين موضوع را بايد دركتابهاى فرهنگ لغت و ادبيات عرب و معانى و بيان جستجو كرد.
ه: براى اثبات سخن معصوم و سيره و سنت عملى آنها، راهى جز نقل نيست. كتابهاى حديث و شرح زندگى آنها دركتابهاى سيره و تاريخ براى همين جهت تدوين شدهاند.
و: فهم فقها و عالمان گذشته نيز بى تأثير در فهم درست وكامل سيره نيست، پس استنباط پيشينيان را نيز بايد مورد توجه قرارداد.