30مسلمانان باشد.
علامه اقبال در اشعار خود درباره مراسم باشكوه حج به اين مهم توجه خاص داشته، و بقاى كعبه را لازمۀ حيات اسلام و مسلمانان مىداند.
در عظمت و ارزش حج همين بس كه خواب راحت از چشم سياستمداران دنيا ربوده، چندان كه خود را در اصلاح عالم (به قول خودشان) عاجز دانتسهاند، به گونهاى كه گلادستون رئيسالوزراى مرموز و زيرك انگلستان در مجلس عوام آن كشور صريحاً اعلام مىدارد: «مادامى كه نام محمّد در مأذنهها به عظمت ياد مىشود، و قرآن مورد علاقه، و تلاوت آن جزء برنامه زندگى مسلمانان است و حج خانۀ كعبه انجام مىشود، نصرانيت در خطر عظيم است، و ما سياستمداران جهان از اصلاح عالم عاجزيم 1.»
پس اگر به اصلاح 2 عالم علاقهمنديد، نام محمّد را از مأذنهها برداريد و قرآن را از دست مسلمانان بگيريد، و كعبه را ويران كنيد تا دنيا اصلاح شود.
آرى، سياستمداران استعمارگر اصلاح دنيا را به استعمار مسلمانان مىدانند، گرچه تا حد زيادى موفق شدند بعضى از كشورهاى اسلامى را به حال مستعمره نگاه دارند اما ترديدى نيست