38
احتياج اسلام به عصر تطبيق
اسلام مانند هر دين آسمانى، براى آن كه بتواند در عمق پيروان خود نفوذ كند، احتياج به عصرى دارد به نام «عصر تطبيق» يا عصر پياده شدن دين و شريعت اسلامى، زيرا از طرفى اين دين هنگامى ظهور و بروز نموده كه جهالت و تقاليد و آداب و رسوم جاهليّت همه جا را فراگرفته و اعتقادات خرافى و باطل چنان در ذهن و قلب آنان جاى داشت كه به آسانى نمىتوان آن را از جامعۀ شبه جزيرة العرب و عموم مردم بيرون برد.
از طرفى ديگر، قرار است كه دين اسلام آخرين دينى باشد كه به جامعۀ بشرى عرضه مىشود و در پايان آن، زندگى دنيا برچيده شده عالم ديگرى بر پا شود، حال تا چه مدّتى عمر اين بشر در عصر ظهور اسلام طول مىكشد، خدا مىداند.
و از سوى ديگر مىبينيم كه عمر پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله كه بيان كنندۀ شريعت و از بين برندۀ آداب و رسوم خرافى جاهليت است محدود است. آيا مىتوان در مدت زمان اندكى رسوبات جاهليت را از جامعۀ بشرى زدود و در عوض اسلام ناب و تعاليم دين حنيف را در تمام زمينهها جايگزين آن كرد؟ طبيعتاً جواب سؤال منفى است.
از اوليّات ضمانت تطبيق!
از امور بديهى و ضرورى كه ضامن تطبيق و پياده كردن دين و شريعت در عصر بعد از ظهور دين اين است كه تطبيق، احتياج به شخصى دارد كه اولاً: جامعنگر بوده و نيازهاى بشر و جامعه را به طور كامل شناخته و براى آن برنامه داشته باشد. ثانياً: هرگز در تطبيقات خود بيراهه نرود و به اشتباه و خطا نيفتد. و در وجودش از رسوبات و عقائد و خرافات جاهليت، چيزى باقى نمانده باشد تا بتواند در ادامۀ وظائف پيامبر صلى الله عليه و آله بشر را به اهداف و مقاصد خود رهنمون سازد. و اين كسى جز شخص معصوم نيست كه در اهلبيت پيامبر صلى الله عليه و آله خلاصه شده است. و به همين جهت است كه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله از ابتداى رسالت به فكر اين عصر بوده و گامهاى اساسى نيز در اين راه برداشته است. اتفاقى نبود كه پيامبر صلى الله عليه و آله از ميان فرزندان ابوطالب عليه السلام، على بن ابىطالب عليه السلام را انتخاب مىكند و او را تحت تربيت خود قرار مىدهد. اين نيست مگر آن كه بگوييم پيامبر صلى الله عليه و آله به فكر آيندۀ