18و اللّه العالم.
39
-سيد اعلى اللّه مقامه در عروة الوثقى در باب تقليد مسأله 40 مىفرمايد: «اذا علم انّه كان في عباداته بلا تقليد مدّة من الزّمان و لم يعلم مقداره فان علم بكيفيتها و موافقتها للواقع أو لفتوى الّذي يكون مكلّفا بالرّجوع اليه فهو و الاّ فيقضي المقدار الّذى يعلم معه بالبراءة على الاحوط و ان كان لا يبعد جواز الاكتفاء بالقدر المتيقن» . متمنى است نظر خودتان را بيان فرماييد؟
بسمه تعالى
-به حسب نظر ما هم اگر به قضاى مقدار متيقّن اكتفاء كند مانعى ندارد، و اللّه العالم.
40
-اگر مجتهد زنده در مسألهاى فتوى ندهد بلكه احتياط كند و انسان مدتى به آن احتياط عمل نمايد، آيا دوباره مىتواند به مجتهد ميتى كه از او تقليد مىكرده است رجوع كند؟
بسمه تعالى
-عمل به احتياط رجوع حساب نمىشود، چنانچه آن مسأله را در زمان حيات مجتهد ميت از او ياد گرفته و ميت را اعلم بداند مىتواند در آن مسأله به تقليد او باقى باشد، و اللّه العالم.
41
-آيا جايز است انسان همۀ مجتهدين را با هم مساوى فرض كند؟
بسمه تعالى
-بايد براى تقليد از وجود مجتهد اعلم يا محتمل الاعلميه تحقيق و جستجو كند، و اللّه العالم.
42
-آيا مجتهد مىتواند از كسى تقليد كند؟
بسمه تعالى
-اگر كسى واقعا مجتهد باشد بايد در خصوص اين مسأله اجتهاد كند، و اللّه العالم.
43
-در صورت تساوى مراجع تقليد و عدم علم به اعلميت آنها، آيا تبعيض در تقليد را اجازه مىفرماييد؟
بسمه تعالى
-در صورتى كه تشخيص اعلم ممكن نباشد بايد از محتمل الاعلميه تقليد نمود، و چنانچه محتمل الاعلميه متعدد باشند شخص مىتواند در بعضى از مسائل از يكى از مجتهدين محتمل الاعلميه تقليد كند و در مسائل ديگر از محتمل الاعلميۀ ديگر، به شرط اينكه علم به مخالفت با تكليف پيدا نشود، و اللّه العالم.