66او معبودى [ديگر] نيست، و اگر جز اين بود، به يقين، هر خدايى آنچه را آفريده [بود]، با خود مىبرد، و حتماً بعضى از آنان بر بعضى ديگر تفوّق مىجستند.
يعنى در فرض تعدد خدايان، هر كدام از آنها مخلوقات خود را در اختيار خواهد گرفت و بر طبل تفرقه و خودمحورى خواهد كوفت و نظم جهان هستى به هم خواهد خورد. آنچه به عيان ديده مىشود، اين حقيقت است كه جهان هستى از عالم بالا و عالم دنيا، همه و همه داراى نظمى يكپارچهاند و هر كدام در نهايت كمال، در ارتباط تنگاتنگ با يكديگر هستند. مٰا تَرىٰ فِي خَلْقِ الرَّحْمٰنِ مِنْ تَفٰاوُتٍ ؛ «در آفرينش آن خداى بخشايشگر هيچ گونه اختلاف و تفاوتى نمىبينى...». سپس هر كدام از اين خدايان درصدد مخالفت و شكست دادن ديگرى بر مىآيد و همه در پى برترى بر ديگرى بر مىآيند. دانشمندان علم كلام نيز همين مطلب را ذكر كرده و از آن با عنوان دليل تمانع تعبير كردهاند؛ به اين ترتيب كه اگر دو خالق يا بيشتر از آن فرض