45و حول و قوّهاى نداشتند، مگر اينكه در برآورده شدن حوايج آنها به درگاهِ الله تعالى، واسطه و شفيع شوند و خود، هيچ گونه تأثير مستقيمى در برآورده شدن حوايج نداشتند.
به عنوان مثالى براى استدلال صاحبان اين ديدگاه بر توحيد مشركان در ربوبيت، به سخن «شيخ محمد بن عبدالوهاب» توجه كنيد:
كفارى كه رسول خدا(ص) با آنها پيكار فرمود، به توحيد ربوبيت اقرار داشتند و شهادت مىدادند كه الله، خالق، رازق، زندهكننده، ميراننده و تدبيركنندۀ همۀ امور است، ولى اين اعتقاد، آنها را به دايرۀ اسلام وارد نكرده بود. دليلِ اين سخن نيز كلام خداست كه مىفرمايد:
قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمٰاءِ وَ الْأَرْضِ أَمَّنْ يَمْلِكُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصٰارَ وَ مَنْ يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ يُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَ مَنْ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَيَقُولُونَ اللّٰهُ فَقُلْ أَ فَلاٰ