32
مَلِكِ النّٰاسِ * إِلٰهِ النّٰاسِ (ناس: 1-3)؛ «بگو پناه مىبرم به پروردگار مردم؛ پادشاه مردم؛ معبود مردم».
اشكال بر اين تقسيمبندى
اين تقسيم و جدا كردن دو مفهوم از يكديگر به لحاظ نظرى پذيرفته است، اما به لحاظ عملى يك پژوهشگر مىبيندكه اديان، بر اساس تلازم بين اين دو مفهوم پديد آمدند و اين نزد همۀ دينها حتى اديان منحرف و شركآلود يك اصل است. منظور ما از اين سخن آن است كه پيروان اديان مختلف اگر به ربوبيت يك موجود معتقد شوند - به اين معنا كه او را داراى قدرت ذاتى و مستقل در سودرسانى يا زيانرسانى بدانند - او را عبادت هم مىكنند - به اين معنا كه در همۀ امور عبادى و شعاير دينى خود، او را در نظر مىگيرند - يعنى براى او شأنى در ربوبيت قائل هستند. البته اين امر، اين فرضيه را نفى نمىكند كه ممكن است