54و مشاهده مىكردم بسيارى از نويسندگان را كه بر اين كتاب ارجاع دادهاند؛ چه از مشتغلان به حديث يا غير آنان، و من به سكوت اكتفا مىكنم تا فرصت براى تحقيق در محدوده صحت اين گفتار فراهم گردد.
و بعد از نظر كردن در كتاب (الصارم المنكى) و تحقيق احاديث زيارت در اين كتاب امر عجيبى مشاهده كردم، مىبينى هنگام سخن گفتن او درباره رجال شديداً با آنان برخورد كرده و اينگونه احاديث را ردّ مىنمايد، و او سخن را درباره رجال اطاله داده و مطالبى را نقل مىكند كه مؤيد نظر خودش در جرح مىباشد و از تعديل چيزى نقل نمىكند مگر آنچه را كه موافق رأى اوست، همانگونه كه در مورد عبدالله بن عمر عمرى چنين كرده است...
او در برخى موارد تعليلاتى را درباره احاديثى مىآورد كه خارج از قواعد حديث است، مثل قول او هنگام تضعيف برخى از احاديث: (احدى از اصحاب كتب سته آن را تخريج نكرده و امام احمد در مسندش آن را روايت نكرده است...). مخفى نيست كه اين تعليل خالى از اشكال نمىباشد؛ زيرا اعتبار به سند است گرچه حديث در جزئى غير مشهور باشد...
سيد عبدالعزيز بن صديق غمارى در كتاب «التهانى فى التعقيب على موضوعات الصنعانى» در ردّ صاحب كتاب «الصارم المنكى» مىنويسد:
وابن عبدالهادي سلك في ذلك الكتاب مسلك الإفراط الخارج عن قواعد أهل الحديث، فيجب الحذر منه؛ زيادة على