122 دل داشت، وتا حدودى نيز ذهبى چنين بود. ولى ابنتيميه دشمنى او نسبت به اهلبيت آنقدر زياد بود كه بحثكننده منصف نمىتواند آن را انكار نمايد، لذا او مشهور به ناصبى بودن است وكتابهاى او نيز بر اين مطلب گواهى مىدهد، وبدين جهت علماى هم عصرش او را به جهت امورى از آن جمله بغض على(ع) محاكمه نمودند، با اينكه غير او از حنابله را محاكمه نكردند در حالى كه در آنان نيز نصب وعداوتى بود كه از ابن بطه وابن حامد وبربهارى وابن ابى يعلى وديگران به ارث برده بودند، ومدرسه شام كه عثمانى هستند اثر بسيارى بر حيات علمى ما در خليج گذاشته است، وبدين جهت است كه ما حسّاسيت فراوانى نسبت به مدح وثناى بر امام على يا حسين داشته وميل شديد به بنىاميه داريم، پس آگاه باش.
همچنين مىگويد:
ثمّ تتابع علماء الشام كابن تيمية وابن كثير وابن القيم -واشدّهم ابن تيمية- علي التوجس من فضائل علي واهل بيته، وتضعيف الأحاديث الصحيحة في فضلهم، مع المبالغة في مدح غيرهم!! وعلماء الشام -مع فضلهم- بشر لا ينجون من تأثير البيئة الشامية الّتي كانت اقوى من محاولات الإنصاف، خاصّة مع استئناس هؤلاء