31
فِي الْحَيٰاةِ الدُّنْيٰا وَ يُشْهِدُ اللّٰهَ عَلىٰ مٰا فِي قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصٰامِ، در مذمّت على(ع) نازل شده ودر مقابل، آيه وَ مِنَ النّٰاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغٰاءَ مَرْضٰاتِ اللّٰهِ وَ اللّٰهُ رَؤُفٌ بِالْعِبٰادِ ، در شأن ابن ملجم مرادى نازل شده است. او اين مبلغ را نپذيرفت. قول دويست هزار دينار داد، باز هم قبول نكرد. قول سيصد هزار دينار داد، قبول نكرد. پيشنهاد چهارصد هزار دينار داد، آنگاه قبول كرد. 1
رابعاً: جعل حديث در ميان عامه، يك سنّت است كه در تأييد مذهب خود حديث جعل كرده وبه رسول خدا(ص) نسبت مىدادند؛ همانگونه كه علامه امينى \ در الغدير اسامى آنان را به طور مفصل نقل كرده است. لذا مشاهده مىكنيم كه چگونه احاديث در شأن ائمه مذاهب چهارگانه جعل كرده وبه پيامبر(ص) نسبت دادهاند. 2
حال وظيفه ما در مقابل اين احاديث جعلى چيست؟ آيا علما وظيفه ندارند كه احاديث را از حيث سند ودلالت بررسى وتنقيح كنند؟ خصوصاً در مواردى كه دروغگويان وجاعلان حديث مضامينى را جعل كرده وبا ساختن سندهاى معتبر حديثى به جامعه اسلامى تحويل مىدادند كه اين خود ضربهاى بسيار سنگين بر پيكره حديث اسلامى بوده است.