30سوغاتىِ روحى و معنوى برمىگرديد. حتماً مرا در خاطر مىآوريد، ولى نواقص و امراض روحى مرا خبر نداريد. لكن ميزبان شما مىداند و رفع آن را مىتواند.
الآن مكه با مهمانان واقعى زينت يافته است، ولىّ اعظم الهى روحى فداه آنجا رحل اقامت انداخته است و نظر مرحمت به همۀ دوستان دارد و اولياى حقيقى او هم الان در آنجا فراوان هستند ولكن «دست من كوتاه و خرما بر نخيل»، دوستان جمعند و من مهجور. مراد من اين نيست كه من مكه نيستم؛ زيرا اگر در قم هم انجام وظيفه نمايم و بر طبق مراد مولى قدمى بردارم «بُعد منزل نبود در سفر روحانى». مراد اين است كه من روحم كسل و از انجام وظيفه منفعل و قلبم تاريك و جانم مريض است.
شما فعلاً از نظر مكانى، همه شرايط را داريد و شايد قرب مكانى با حضرتش هم ميسّر است. در دعا فراموشم نكنيد و در حق همه دعا كنيد. دوستان و آشنايان و ذوىالحقوق و نظام و انقلاب و مسئولين انقلاب را و كل شيعه در جهان، بلكه كل مسلمانان در جهان را، زيرا گرفتارى مسلمانان در اين قرن در دنيا عجيب است. همه جا مسلمانان گرفتارند و