49[ابن السوداء] را آورد؛ در حالى كه على(ع) بر منبر بود. على گفت: چه كار دارد؟ مسيب گفت: بر خدا و پيامبر دروغ مىبندد. 1
حتى بدون توجه به سند اين روايت، هيچ دليلى وجود ندارد كه مقصود از ابنالسوداء، عبداللهبنسبأ باشد؛ زيرا هر كه را مادرش سياه بوده است به اين لقب سرزنش مىكردند و گروهى از صحابه و تابعين نيز به اين اسم خوانده مىشدند. بنابراين، مقصود از ابن السوداء در روايت، روشن نيست و شايد ابنوهب راسبى مقصود باشد كه او نيز به اين نام سرزنش مىشد.
از سوى ديگر، عبارت «ابن السوداء» در اين روايت، از قول ابوطفيل نيست، بلكه به آن افزوده شده يا از اجتهادهاى راويان اين حديث بوده است كه نمونههايش در احاديث بسيار ديده مىشود و علماى حديث، به چنين خبرى «مدرّج» 2 مىگويند وگرنه، در كلام ابوطفيل، نشانهاى بر بازگشت ضماير به عبداللهبنسبأ وجود ندارد.
چنانچه «ابن السوداء» در اين حديث، همان عبداللهبنسبأ باشد، باز هم چيزى را بيش از دروغگو بودن وى ثابت نمىكند. ابنعساكر در «تاريخ دمشق» به سند خود از زيدبنوهب از قول على(ع) چنين آورده است: «مرا با اين «حميت اسود» 3 چه كار؟» 4
اين روايت نيز حتى بدون توجه به سند آن، بر اين دلالت نمىكند كه مقصود از «حميت اسود»، عبداللهبنسبأ است و از اين رو، مجمل و