35برهه ثابت نمىشود.
همچنين گفتار ابن كثير(774ه.ق) در « البداية و النهاية» و سخن ابنعساكر (573ه.ق) در تاريخ دمشق غير مُسنَد است و بدانها نمىتوان اعتنا كرد و گويى از تاريخ طبرى گرفته شدهاند.
نامه زيادبنابيه به معاويه كه طبرى آن را در تاريخ خود آورده، از سبائيه چنين ياد كرده است:
بسم الله الرحمن الرحيم
به بندۀ خدا معاويه اميرمؤمنان، از زيادبنابىسفيان.
اما بعد؛ خداوند آزمايشِ اميرمؤمنان را به نيكويى پايان داد و آهنگِ دشمنش نمود و سختى پيكار با ستمكاران بر وى را كفايت كرد. طاغوتهاى اين خاكيان سبئيه كه سركردۀ آنان حجربنعدى است، با اميرمؤمنان به مخالفت پرداختند و از جماعت مسلمانان جدا شدند و با ما به ستيزهگرى پرداختند. سپس خداوند ما را بر ايشان چيره و مسلط ساخت... 1