41
لِي وَ انا اجْزِي عَلَيه » 1؛ «روزه، براى من است و من پاداش آن را مىدهم».
امّا در حج، نيز روزه است، زيرا حجگزارى كه قربانى نيابد، بايد سه روز در حج و هفت روز در هنگام بازگشت روزه بگيرد.
(فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيٰامُ ثَلاٰثَةِ أَيّٰامٍ فِي الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذٰا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كٰامِلَةٌ) (بقره: 196)
اگر قربانى پيدا نشود و يا وضع مالى شما اجازه ندهد بايد سه روز، در همان ايام حج (روز هفتم، هشتم و نهم) و هفت روز پس از بازگشت كه مجموع آن، ده روز، مىشود روزه بگيرد.
همچنين، همه نكاتى كه درباره نماز وارد شده، در حج نيز تحقّق مىيابد؛ زيرا در حج، طواف، تشريع شده كه خود نماز است، الطواف بالبيت صلاة. 2
افزون بر اينكه در حج، نماز هم هست، چون طوافكننده پس از طواف بر گرد خانه خدا، نزد مقام حضرت ابراهيم(ع) به نماز طواف مىايستد، چنانكه خداى تعالى فرموده است: (وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقٰامِ إِبْرٰاهِيمَ مُصَلًّى) ؛ «از مقام ابراهيم نمازگاهى (عبادتگاهى) براى خود انتخاب كنيد». (بقره: 125)
زائر خانه خدا، با نماز خواندن در آنجا ستون دين خود را برپا مىدارد و به وسيله آن، به مولاى خويش تقرب مىجويد و به همه مزايايى كه در نماز است، نايل مىشود. از اين رو، روايت شده است كه: «انَّ الَحجَّ افضَلُ مِنَ الصَّلاةِ وَ الصّيامِ» 3؛ «حج برتر از نماز و روزه است».
از سوى ديگر حج گزار، به بركاتى كه در زكات است، دست مىيابد، زيرا در حج، انفاق مالى وجود دارد كه نابود كننده بخلى است كه در نهان مردم، نهادينه شده است. بذل مال در راه حج، جانها را از آلودگى به اين بخل، در امان نگاه مىدارد و هر كس از بخل خويش، در امان نگهداشته شود، از رستگاران است. (وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ