37سايهبانى براى آنان فراهم كرد و گفت:
(رَبَّنٰا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوٰادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ). 1
خدايا! من ذُرّيّه خود را در اين سرزمينِ بىكشت و زرع، در كنار خانهات جاى دادم.
آنگاه خود به سوى شام برگشت. پس از چندى ابراهيم(ع) نزد فرزند خود بازگشت و همراه او، پايههاى كعبه را در همان جاى اصلى آن، برافراشتند. 2حجرالأسود از كوه «ابوقُبيس» كه به امانت از بهشت در آن قرار داشت در گوشهاى از كعبه نصب شد. ابراهيم(ع) در كنار كعبه براى اسماعيل سايهبانى از چوبهاى درخت فراهم كرد كه خوابگاه گوسفندان او گرديد و نيز داخل كعبه، كه به صورت مكعّب ساخت، گودالى حفر كرد و آن را خزانه و محلّ نگهدارى هداياى كعبه قرار داد. چون ديوارها بالا آمد، اسماعيل(ع) از كوه ابوقبيس سنگى را كه اكنون مقام ابراهيم(ع) شناخته مىشود، براى پدر آورد و ابراهيم(ع) روى آن ايستاد و كعبه را ساخت. 3از امام صادق(ع) نقل شده است كه: «خداوند -عزّوجلّ- زمين را از زير كعبه گسترد تا منا، سپس آن را از منا به سوى عرفات گسترانيد. پس