53با پرسش محمدى، بحث داغتر مىشود. حاج آقا از بچهها مىخواهد براى اينكه خسته نشوند، بنشينند. حلقه بحث در مسجدالنبى، شيرين است و آدم را به ياد جلسههاى علمى صدر اسلام مىاندازد؛ به ياد زمانى كه پيامبر وارد مسجد شد و از ميان حلقه ذكر و علم، جلسه بحث علمى را برگزيد.
حاج آقا مسعودى رو به محمدى مىكند و مىگويد: «به نكته خوبى اشاره كردى! صحابهاى كه در دوران غريب آغاز اسلام از مال و جان و خانوادهشان گذشتند تا اسلام جان بگيرد، از نظر ما قابل احترامند و احترام به آنها، احترام به اسلام و پيامبر(ص) است. روايتهايى كه اصحاب عادل يا حتى اصحاب راستگو و مورد اطمينان 1 از پيامبر اكرم(ص) نقل كردهاند، براى ما حجت است و بايد به آنها عمل كنيم».
با شنيدن كلمه اصحاب عادل، محمدى مىپرسد: «مگر پيامبر(ص) اصحاب غير عادل هم داشت؟»
زارعى هم از گوشه مجلس اضافه مىكند: «اصلاً حاج آقا! به چه كسانى صحابه گفته مىشه و عادل يعنى چى؟ آيا تمام كسانى كه در دوران پيامبر(ص) بودهاند، صحابه حضرت به شمار مىروند و عادل هستند؟»
حاج آقا كه از گرمشدن بحث خوشحال به نظر مىرسد، در پاسخ