37به معناى زيارت كننده است، صيغة مبالغه از زيارت، كسى كه زياد به زيارت مىرود. البته در كاربرد رايج مفهوم مبالغه ندارد و به هر زائر زوّار هم مىگويند.
زُوّاركَش
كسى كه در شهرهاى زيارتى، زائران را راهنمايى كند و به اين سو و آن سو ببرد، يا به آنان خانه و اثاث، كرايه دهد.
زيارت
ديداركردن و ملاقات. به ديدار كسى يا جايى يا حرم مقدسى رفتن، ديدار پيامبر يا امام، در حال حيات، يا پس از وفات و شهادت. زيارت يكى از برنامههاى تربيتى و سازنده است كه هم زائر را با انسانهاى نمونه و حجّتهاى خدا آشنا و مرتبط مىسازد، هم روح و روان او را تصفيه مىكند، هم موجب بهرهمندى از شفاعت معصومين مىشود، هم سبب احياى خاطره و نام و ياد كسى مىشود كه به زيارتش مىرويم. در متون دينى تأكيد فراوان به زيارت قبر امام حسين(ع) و امامان ديگر و زيارت خانۀ خدا و حرم پيامبر شده است.
زيارت اربعين