41امّسلمه مىگويد:
رسول خدا(ص) روحش به آسمان پرواز كرد و ابوبكر به منبر رفت و خطبه خواند و منتظر بودم كه آن را بخواهد. هنگامى كه او درگذشت، عمر و پس از او عثمان بر منبر رفتند و هيچ يك از آنان از من كتاب را نخواست تا اينكه اميرمؤمنان على(ع) بر منبر نشست و پس از خواندن خطبه، نزد من آمد و آن كتاب را از من خواست. از او پرسيدم در آن كتاب چيست؟ آن حضرت فرمود: هر چيزى كه فرزند آدم بدان نياز دارد. 1آن حضرت پس از چندى به سوى كوفه حركت كرد. از اين رو، نامهها و سفارشهاى خود را نزد امّسلمه سپرد و او هنگامى كه امام حسن(ع) بازگشت، آنها را به وى داد. 2عايشه از دشمنان خليفه سوم بود و براى كوچك كردنش او را «نعثل»* 3 مىخواند، اما هنگامى كه مخالفان عثمان او را كشتند و او فهميد كه مردم با على(ع) بيعت كردهاند، فرياد برآورد كه عثمان مظلوم كشته شد. از