15 يري الامام احمد انّ الأساس هو ان ندع كلام الله تعالي في ذاته وصفاته، والثابت من حديث رسول الله(ص) في ذلك ان ندعهما يمرّان الي قلوبنا من غير تأويل ولا تعقيد؛ لانّا ندري -إن أوّلنا- أكان تأويلنا موافقاً لمراد الله تعالي فيما أنزل أم لا؟ فالمؤول لا يستطيع ان يدعي الجزم بما اوّل، واليقين هو الظاهر وهو الحقيقة دون المجاز. 1
طبق نظر امام احمد اساس اين است كه كلام خداى متعال را در ذات وصفات وحديث ثابت از رسول خدا(ص) در اين دو مورد رها كرده تا بر قلوب ما بدون هيچگونه تأويل وتعقيد مرور كنند؛ زيرا -در صورت تأويل- نمىدانيم كه تأويل ما موافق با مراد خداى متعال در آنچه نازل كرده، بوده است يا خير؟ لذا تأويل كننده نمىتواند ادعاى جزم به آنچه تأويل كرده كند، ويقين، همان ظاهر است وهمان حقيقت است نه مجاز.
اين نسبت با آنچه از احمد بن حنبل در مورد تأويل صفات خبرى نقل مىكنيم، منافات دارد.
دكتر سَيلى درباره عقيده سلفيه مىگويد: