16 علمى در زمينه روايت و جمع ميان روايتهاى مختلف است. نويسنده، اثر خود را با ادبياتى بىنظير نگاشته؛ به طورى كه بسيارى از دانشمندان كنونى از اين قلم بىبهرهاند. زمانى كه قرار شد كتاب «تاريخ بغداد»، اثر خطيب بغدادى منتشر شود، الازهر مرحوم كوثرى را مكلف كرد كه بر اين اثر تعليقه بزند؛ چرا كه در اين كتاب اظهارات نادرستى درباره ابوحنيفه بيان شده بود. وى همين كار را كرد و تعليق وى به همراه كتاب تاريخ بغداد با عنوان «السهم المصيب في كبد الخطيب» منتشر شد. وى پس از آن، كتاب مستقلى را با عنوان «تأنيب الخطيب على ما ساقه في ترجمة أبىحنيفة من الأكاذيب» در همين موضوع منتشر ساخت.
هنگامى كه فرقۀ «مشبهه» كتابهايى را چاپ كردند كه در آن صفتهاى ناشايستى به خداوند نسبت داده شده بود، (مانند نسبت دادن خوردن، آشاميدن، خسته شدن به خداوند) مرحوم كوثرى كتاب «فصل المقال في بحث اسطورة الأوعال» را به رشته تحرير درآورد. البته حافظ ابنعساكر نيز پيش از آن، كتاب «تبيان الوهم و التخليط فيما أخرجه ابوداود من حديث الأطيط» را در اين باره نوشته بود. زمانى كه «نونيةابنقيم» منتشر شد، وى كتاب «السيف الصقيل» را به همراه تعليقهاى از خود با نام «تبديد الظلام» منتشر ساخت. 1 نونية ابنقيم اثرى است كه در آن مطالبى به دور از شأن خداوند ذكر شده و خداوند را به مخلوقاتش تشبيه كرده بود.