16شهيد مطهرى، در توضيح حديث ادامه مىدهد كه فلاسفه همواره يك منطق و يك سطح معين، در بيان به كار مىبرند.
آنها يك متاع و يك جنس، بيشتر در مغازه خود ندارند.
مشترىهاى آنها هم فقط يك طبقه هستند و اين از عجز آنهاست.
مىگويند بر سر در مدرسه معروف افلاطون (كه باغى بود در بيرون شهر آتن و نام آن باغ آكادميا بود و امروز هم به همين مناسبت مجامع علمى را آكادمى مىگويند) شعرى نوشته شده بود كه مضمونش اين بود: هر كس هندسه نخوانده به اين مدرسه وارد نشود.
اما در مكتب و روشى كه انبياء دارند، همه گونه شاگرد مىتواند استفاده كند.
همه جور متاع در آنجا هست.
هم عالى كه افلاطون بايد بيايد شاگردى كند.
و هم پايين كه به درد يك پير زن مىخورد.
بر سر در هيچ مكتب پيامبرى نوشته نشده كه هر كس مىخواهد از اينجا استفاده كند بايد فلان قدر تحصيل كرده باشد، زيرا
«انا معاشر الانبياء امرنا ان نكلم الناس على قدر عقولهم».
10- جهانشمولى تبليغ
زمانى كه اسلام و قوانين اسلامى در مدينه استقرار پيدا كرد، پيامبر اكرم(ص) تصميم گرفت رسالت جهانى خود را بر همه مردم جهان عرضه بدارند.
لذا ارسال نامه به شاهان كشورهاى بزرگ و مقامات مذهبى، سياسى و رؤساى قبايل، در نواحى مختلف جزيرةالعرب در دستور كار پيامبر قرار گرفت و نامههايى توسط فرستادگان خويش به پادشاهانى كه در دوران آن حضرت حكومت مىكردند، فرستاد كه از آن جمله مىتوان به نامههاى آن حضرت به پادشاه روم، حبشه، اسكندريه و يمامه اشاره كرد.
در تاريخ آمده است كه يكى از كارهاى مهم آن حضرت، تشكيل ديوان الرسائل يا دبيرخانه بوده و هميشه گروهى از كاتبان، نامهها و فرمانهاى پيامبر را مىنوشتند و به وسيله پيك مىفرستادند و نامههاى رسيده را نيز به نظر ايشان مىرساندند و اگر احتياج به ترجمه داشت ترجمه مىكردند.
اين حركت پيامبر اسلام، يك راهكار مهم در تبليغ دين به شمار مىرود، اگر قوانين دينى و آموزههاى آن جهان شمول مىباشد، راهكارهاى تبليغاتى آن هم، بايد متناسب با آن، فرا منطقهاى باشد و پيامبر اسلام با حركت تبليغى خود اين را اثبات كرد.
استاد جعفر سبحانى مىنويسد: نامههاى پيامبر مكرم اسلام، روشى بسيار نوين و ابتكارى در ديپلماسى بود كه هرگز بىاثر نبود، هم چنانكه مىتوان آن را بهترين گواه بر قوّت ايمان آن حضرت دانست؛ زيرا كسى كه هنوز از زير فشار شكنجه قوم خود نجات نيافته و چندان نيرو و ارتشى نداشت با كمال صراحت و شجاعت، امپراطور ايران و همچنين ساير زعماء و رهبران جهان را به سوى اسلام فراخواند.
در حالى كه هنوز حتى در شبه جزيره عربستان، استقرار كافى نيافته بود و همين روش و ديپلماسى پيامبر بود كه بعضى از زمامداران را به دين اسلام متمايل ساخت.
پروفسور محمد حميد الله، استاد دانشگاه پاريس در كتاب الوثائق السياسيه 29 نامه آن حضرت و مرحوم آيتاله ميانجى در كتاب مكاتيب الرسول صورت 186 نامه از نامههاى پيامبر را ذكر كردهاند.