5بُراق سير و رفرَف عروج اهل معرفت و اصحاب قلوب نماز است; و هر كس از اهل سير و سلوك الى الله را نماز مختصّ به خود او و حظّ و نصيبى است از آن، حسب مقام خود; چنانچه ساير مناسك از قبيل روزه و حج نيز همين طور است، گرچه به جامعيّت نماز نيستند، و ديگران كه به آن مقام نرسيدهاند از براى آنها حظّى از نماز آنها نيست; بلكه صاحب هر نشئه و مقامى اگر از مركب عصبيّت و انانيّت فرود نيايد، انكار ساير مراتب كند و غير از آنكه خود به آن متحققّ است مقامات ديگر را باطل و حشو شمارد; چنانچه مراتب و مقامات انسانيّه رانيز كسى كه به آن نرسيده و از حجاب انانيّت خارج نشده انكار كند و معارج و مدارج اهل معرفت و اولياء را ناچيز شمارد.
بالجمله، از براى نماز مقامات و مراتبى است كه در هر مرتبهاى كه مصلّى است نمازش با مرتبه ديگر بسيار فرق دارد; چنانچه مقامش با مقامات ديگر خيلى فرق دارد. پس مادامى كه انسان صورت انسان و انسان صورى است، نماز او نيز نماز صورى و صورت نماز است. و فائده آن نماز فقط صحّت و اجزاء صورى فقهى است در صورتى كه قيام به جميع اجزاء وشرايط صحت آن كند; ولى مقبول درگاه و پسند خاطر نيست. واگر از مرتبه ظاهر به باطن و از صورت به معنى پىبرد، تا هر مرتبه كه متحقق شد نماز او نيز حقيقت پيدا مىكند، بلكه بنابر آنكه قبلاً اشاره به آن شد كه نماز مَركب سلوك و براق سير الى الله است، مطلب منعكس شود. پس مادامى كه نماز انسان صورت نماز است و به مرتبه باطن و سرّ آن انسان متحقّق نشده، انسان نيز صورت انسان است و به حقيقت آن متحقّق نگرديده. پس ميزان در كمال انسانيّت و حقيقت آن، عروج به معراج حقيقى و صعود به اوج كمال و وصول به باب الله با مرقات نماز است. پس بر مؤمن به حقّ و حقيقت و سالك الى الله به قدمِ معرفت، لازم است خود را براى اين سفر معنوى و معراج ايمانى مهيّا كند و آنچه عِدّه و عُدّه و مؤونه و معونه لازم است همراه بردارد و عوائق و موانع سير و سفر را از خود دور كند و با