97تلنگرى به وجود انسان باشد. كسانى كه از اين نقطههاى عطف بهره برده، راه خود يافتهاند، بردهاند و برندهاند و فوز و فلاح براى آنهاست. به گاهِ قصدِ احرام در مسجد شجره، اضطرابى عجيب وجود انسان را در برمىگيرد، زبان انسان قفل مىشود، شعلههاى بىقرارى از نگاه انسان زبانه مىكشد و شرارههاى عشق بنمايه وجود آدمى را تكان مىدهد؛ زمان انتظار پايان يافته است و حاجى خود را روبهروى خدا احساس مىكند. اكنون زمان دلدادگى است، ميقات حسرت است و اميد؛ حسرت بر گذشته و اميد به آينده. در آنجا بايد قصد دگرگونى داشت، انسانى متحول شد، از خود انسانى جديد ساخت، از غفلتها و نسيانها كاست و بر عشقها، خلوصها و حضورها افزود.
نيتى كه انسان در ميقات همراه با احرام مىبندد، پيمان تحول با خدا بسته است. به بيان بهتر عهد و پيمانى كه حجگزار با پروردگار عالم در عالم الست بسته است، تجديد مىكند. نيت احرام، عقد با خدا و بريدن از ماسواست. به اين نكته نورانى امام سجاد(ع) اشاره مىكند:
«فحين عقدت الحج نويت أنك قد حللت كل عقد لغير الله ؟ قال : لا ».
پرسيد: وقتى نيت حج كردى آيا نيت كردى كه هر پيوندى با غير خدا را رها كنى؟ گفت: نه.