38طلاب و فرهيختگان زيادى بود كه از اقطار مختلف و سرزمين هاى دور و نزديك به منظور كسب علم راهى اين منطقه مىشدند، همچنين از جهت تحركات سياسى نيز اين منطقه پيشتاز بود و تقريباً تمامى شورشها و انقلابهايى كه در دوران بنى اميه اتفاق افتاده بود، در اين سرزمين رخ داد.
عباسىها( 132ه ق 656ه ق(:
پس از سقوط بنى اميه و به قدرت رسيدن بنى عباس، سرزمين عراق مجدداً رونق يافت. در آغاز ابوالعباس سفاح اولين خليفۀ عباسى شهر >هاشميه< در نزديكى حله را به پايتختى انتخاب كرد، چندى نگذشت كه ابوجعفر منصور دوانقى دومين خليفه عباسى شهر بغداد را به عنوان پايتخت برگزيد و اين شهر براى قرن ها پايتخت خلافت به شمار مىرفت. در دوران عباسى بغداد شكوفا گرديد و مدارس علمى، بيمارستانها وكتابخانههاى متعددى در آن ساخته شد و سيل دانشجويان و طلاب علم از اقصى نقاط جهان به سوى آن سرازير گرديد. اوج عظمت بغداد در دوران هارون الرشيد و پسرش مأمون بود. هارون الرشيد علاوه بر ارتباط با پادشاهان كشورهاى همسايه توانست با شارلمانى اول 1 روابط سياسى برقرار كند و براى او اولين ساعت ساخته شده در آن روزگار را به عنوان هديه بفرستد. مأمون نيز به مباحثات علمى علاقۀ فراوانى داشت و بسيارى از مناظرهها و مباحثهها در حضور وى انجام مىشد. مأمون همچنين با تأسيس دارالحكمه دستور داد تا تمامى