35پيامبر صلى الله عليه و آله در مدينه ماند. در جنگهاى احد، بدر، خندق و ساير غزوات نقش تعيين كنندهاى داشت.
پس از رحلت حضرت رسول صلى الله عليه و آله على عليه السلام شايستهترين فرد براى ادارۀ امور جامعۀ اسلامى بود و در حوزۀ اسلام جز پيامبر صلى الله عليه و آله هيچ كس از نظر فضيلت، تقوا، بينش فقهى، جهاد و كوشش در راه خدا و ساير صفات عالى انسانى به پايۀ على عليه السلام نمىرسيد. به دليل همين شايستگىها، آن حضرت بارها به دستور خدا و توسط پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله به عنوان رهبر آيندۀ مسلمانان معرفى شده بود كه از همۀ آنها مهمتر جريان «غدير» است، از اين نظر انتظار مىرفت كه پس از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله بلافاصله على عليه السلام زمام امور را در دست گيرد و رهبرى مسلمين را ادامه دهد، امّا عملاً چنين نشد و امام بر سر دو راهى سرنوشت ساز، سكوت يا قيام و احقاق حق قرار گرفت.
خود حضرت در خطبۀ شِقْشِقيه دربارۀ اين اوضاع مىفرمايد:
«من رداى خلافت را رها ساختم و دامن خود را از آن درپيچيدم، در حالى كه در اين انديشه فرو رفته بودم كه آيا با دست تنها بپاخيزم و يا در اين محيط پرخفقان و ظلمتى كه پديد آوردهاند، صبر كنم؟ محيطى كه پيران را فرسوده، جوانان را پير و مردان با ايمان را تا واپسين دم زندگى به رنج وامىدارد. (عاقبت) ديدم بردبارى و صبر، به عقل و خرد نزديكتر است، لذا شكيبايى ورزيدم ولى به كسى مىماندم كه خار در چشم و استخوان در گلو دارد، با چشم