25ترغيب فراوان به قرآن نمود. پس از آن فرمود: گوهر گرانسنگ ديگر، اهل بيتم هستند. دربارۀ اهل بيتم، خدا را براىتان ناظر مىگيرم. به حقيقت به اين دو چيز گرانبها چنگ بزنيد و تا زمانى كه اين هر دو در دستان شماست، گمراه نمىشويد. يكى، بزرگتر از ديگرى است و آن، كتاب خداست كه رشتهاى است از آسمان تا زمين و ديگرى، اهل بيتم؛ كتاب خدا و اهل بيتم از هم جدا نمىشوند تا در كنار حوض كوثر بر من وارد شوند. بنگريد پس از من، با آنها چگونه رفتار مىكنيد.» 1گل لبخند بر لبان سه يار ديرين شكفته شد.
عمر بن مسلم: اى زيد! از تو سپاسگزارم كه خانۀ دل ما را به نگينى چنين گران بها آذين بستى!
زيد كه از شادى آنان به وجد آمده بود، با خود فكر مىكرد عمر طولانى هم با وجود همۀ سختىها و دشوارىهاى جسمانى، اين سود را دارد كه رشتههاى محبّت و مودّت را ميان پيشينيان و آيندگان مىتند. شايد آرزو مىكرد اگر عمر دراز از چنين فوايدى برخوردار است، چند صباحى ديگر در دنيا مهمان باشد؛ شايد بتواند امتداد سخن خود را در نوشتۀ ابن حجر هيثمى ببيند؛ آن گاه كه مىنويسد:
«كسانى كه پيامبر خدا به پيروى از آنها دستور داده، بىترديد، عارف به كتاب خدا و سنت رسولاند؛ زيرا به فرمودۀ آن حضرت، تا كنار حوض از قرآن