11مىدهد و مرا يارى مىكند؟ در اين حال علىبن ابىطالب عليه السلام - كه از همۀ آنها خردسالتر بود - گفت: يا رسول اللّٰه! من! و كسى ديگر پاسخ نداد. پيامبر صلى الله عليه و آله بار ديگر سخن خود را تكرار كرد: «كداميك از شما مرا اجابت مىكند تا برادر من، وزير من، وارث من و خليفۀ من باشد»؟ اين بار نيز كسى جز على عليه السلام پاسخ نداد. پس پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:
«اجْلِسْ فَأَنْتَ أَخِى وَ وَزِيرِي وَ وصيّيي وَ وَارِثِي وَ خَلِيفَتِي بَعْدِي» 1؛
«بنشين؛ تو برادر و وزير و وصىّ من و وارث و خليفۀ من بعد از من هستى».
بدين ترتيب، خلافت امير مؤمنان عليه السلام در نخستين روزهاى دعوت، به صراحت به وسيلۀ رسول خدا صلى الله عليه و آله مورد تأكيد قرار گرفت و بديهى است هر آنچه پيامبر مىگويد و انجام مىدهد، به امر الهى است و از پيش خود سخن نمىگويد: وَ مٰا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوىٰ 2